روی سخنم با توست ... مگر نگفتی در نیمه های مهر زردی برگها را ندیدی ؟؟؟ واقعا ندیدی گیسو ؟؟؟ این همه برگهای سوخته و گداخته برای نمایش سوختگی این فصل بس نیست ؟؟؟ و این همه زنانی که تنها در آستانه ی آن فصل سرد فروغ برای عاقبت شوم خود انتظار میکشند را ندیدی گیسو ؟؟؟ بدرود ....
ملینا
سلام خوبی؟ خوشحال میشم منو لینک کنی با اسم sms و فال و هرچیزی که بخوای.... لینک کردی بگو لینکت کنم
حرف تو گیسو سر برگهای سوخته نیست/سر دلهای سوخته است/قبلاً پاییز که می آمد غم شیرینی می آورد/عجیب شیرین ولی امسال انگار پاییز هم فقط غم آورده/شیرینی ای ندارد که مسکن دلهای نارنجی و از شاخه افتاده باشد عزیز/امسال پاییز هم رنگ دیگری است
بگم خوشکل مینویسی کم نیست؟
گیسو را بخوان . شاید روی صحبتش همان زنان درآستانه فصل سرد باشد
درود
فکر کنم آشنایی ما از طریق گیسو صورت تگرفته باشه... نه؟!
و چه حس تصادفی که در اولین آشنایی و اولین برخورد با شما پاسخنامهای خوندم برای زیباترین شعر گیسو...
ملی جان از بیتکلفی در کلامت سپاسگزارم.
از لطفت و لینک هم...
میخوانمت، لینکت میکنم....
فقط چون بلاگفا نیستی و من از به روز شدنت بیخبر میمانم به روز که شدی خبرم کن جانِ دلم.
[گل]