آتش نبودم .... خاکسترم نکن ....

.... 

وای بر من گر تو آن گم کرده ام باشی  

که بس دور است بین ما 

که این سو پیرمردی با سپیدیهای مو 

وهزاران بار مردن 

رنج بردن 

با خمی در قامت از این راه دشوار 

.... 

که این سو دستها خشکیده  

دل مرده 

به ظاهر خنده ای بر لب  

و گاهی حرفهای پیچ در پیچ 

وهم هیچ  

....   

و گه گاهی دو خط شعری  

که گویای همه چیز است و خود ناچیز  

...... 

...... 

وای بر من گر تو آن گم کرده ام باشی ..... 

و بس دور است بین ما 

که آن سو نازنینی ، غنچه ای بر دل 

دلی گهواره ی عشقی که چندی نیست شاید 

..... 

و از بازیچه بودن سخت بیزار است ....  

وای بر من گر تو آن گم کرده ام باشی ....

 

و عاشق گشتن و عاشق نمودن سخت دشوار است  

 

 

ملینا 

 

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
کلاغ سپید دوشنبه 9 دی 1387 ساعت 19:29

نیومدم واست نظر بذارم چون ازت دلخورم... اومدم فقط بگم که هر روز اومدم برای خوندن چیزی جدید... اما متاسفانه اشتباه فکر میکردم...
اومدم فقط بگم که هنوز میام بخونم... اما ازم انتظار نوشتن برای تو رو نداشته باش... هرچند که میدونم هیچی نیستم که بخوام بنویسم...

بابک.پ.25 سه‌شنبه 10 دی 1387 ساعت 17:37

سلام ملینا
این شعر و دوست دارم مخصوصا وقتی که سیاوش اونو می خونه
امیدوارم که احساست به راهی بره که تو می خوای نه راهی که دلت بیشتر بگیره
منم افتادم کرج، یه 16 ماهی اونجام و در خدمت شما مردم عزیز (سوت)
مراقب خودت باش
بای بای

یاس آبی چهارشنبه 11 دی 1387 ساعت 15:20 http://yaassi.blogfa.com

وای بر ما...

سیاوش پنج‌شنبه 12 دی 1387 ساعت 15:19 http://otobous1367.blogfa.com

دستها خشکیده
دل مرده
خنده ای بر لب ...

زیبا بود .

Defectorsat چهارشنبه 25 دی 1387 ساعت 08:55 http://defectorsat.blogsky.com

بی دلیل آسمان ابریست
بی دلیل باران می بارد
بی دلیل دلتنگ شده ام
در این ازدحام فکر و قهر و دغدغه
بی دلیل شعر می گویم
ملامتم مکن
من که دریا نیستم
من تنها شاعری هستم تهیدست
که به بهانه ابرو باران و قهر
شوریده می شود
وشعر می گوید.

دلت شاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد