.....
روح روز تابستانى و
نفس گلسرخى.
تابستان اما سپرى شدهاست و
موسم گل به آخر رسیده.
کجا رفتهاند ؟
که مىداند، که مىداند ؟؟؟؟
خون قلب منى و
جان آرامشى.
قلب من اما سرداست و
جانم به سیاهى درنشسته.
کجائى تو اى یار ؟
که مىداند، که مىداند ؟؟؟؟؟
امید سالیان منى و
آفتاب برفهاى زمستانم.
سالها اما
زیرآسمانى ابراندود بهپایان رسیدهاست.
کجا یکدیگر را بازخواهیم یافت ؟
که مىداند، که مىداند ؟؟؟؟؟
ملینا ....
Salam.nazarato basti? Jaleb bud
میشه بپرسم چت شده؟ کجایی و این همه سکوت! چرا ؟
مگه نگفتی راه نرفتن درد نداره؟ مگه نگفتی پاهاتو نمیخوای؟یادته شعارهات؟ جا موندی-افتادی-مردی!
هر کجا بری آسمان همین رنگه.خوب آذر ه و ابراندود .اما بارشش برای شستشوی دل گرفته محشره ...
.................
برام جالب بود که برای اولین بار سر زدم و متوجه شدم که ۲۸ تولد بلاگته . پیشاپیش تبریک میگم همیشه توانا باشی و در بارشی از کلمات نغز و شیوا در بلاگ زیبایت ...
خصوصا که با عید غدیر هم هماهنگ شده . شاد باشی و در جریان.
هرچی میخواستم بگم مهتاب گفت !!!
...
فقط یه چیزی ...
اگه جمله ی آخر کامنتت رو نمیذاشتی بیشتر مجذوب کامنتت می شدم ! :)
اگر بازیافتنی در کار باشد
بیا ره توشه برگیریم و قدم در راه بیبازگشت و ببینیم آسمان آیا هر کجا همین رنگ است..
غیبت که طولانی شود حکایت سر فرو بردن دارد .
بیشتر از قطعه ( خون قلب منی و جان آرامشی ) لذت بردم
از اظهار لطفتان نیز سپاسگذارم
درود
گر حال تو همچون منه آشفته خراب است
گر خواهش دلهای منو تو بی حساب است
ای وای به حال هر دوی ما
موفق باشید