نمی توانستم،دیگر نمی توانستم
صدای پایم از انکار راه بر می خاست
و یأسم از صبوری روحم وسیع تر شده بود
و آن بهار، و آن وهم سبز رنگ
که بر دریچه گذر داشت، با دلم می گفت:
« نگاه کن
تو هیچ گاه پیش نرفتی
تو فرو رفتی..........»
سلام حالت خوبه؟ببخشید بابت این همه دیر جواب دادنم..بلاگ جدید گذاشتم..یه کم مشکلfont دارم برای خوندن بلاگات..
سلام حالت خوبه؟
ببخشید بابت این همه دیر جواب دادنم..
بلاگ جدید گذاشتم..یه کم مشکلfont دارم برای خوندن بلاگات..