...
من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستهایم وارد خانه ی پر عشق و صفایم گردند
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کنند
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بی رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی می کوبم
روی آن با قلم سبز بهار
می نویسم ای یار
خانهء ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دگر
خانهء دوست کجاست؟
...
مرسی از لینک واقعاً
شعر قشنگی بود،خودت گفتی؟
سلام ملینا جان
دوستهایم وارد خانه ی پر عشق و صفای من گردد
این جمله اشکال داره، یا دوستهایم باید مفرد بشه یا می گردد باید جمع بشه.
هیییییی ابجی گلم، کجاست این دوستی که میگی؟
ما هِی دلمونو گرد گیری می کنیم دوستان میان گرد و خاکش می کنن و میرن
تو بگرد شاید پیدا کنی، دوستی که تمیز باشه:)
بای بای
ملینا مراقب دلت باش
سلام
شعر زیباییه در جواب مخصوصا که من خودم مدتی قبل گذاشته بودم(بی خیال)
در جواب جناب بابک۲۵ این شعره نثر نیست که جمع و مفرد رو لحاظ می کنه
شعرهای جالبی گذاشتید
موفق باشید
سلام دوست عزیز
شعرت خیلی قشنگ بود.
شاید بدت بیاد ولی شعر رو واقعا خودت گفتی ؟
اگه خودت گفتی که عالی بود.
اگه هم که خودت نگفتی در مقابل این حسن انتخاب باید سر تعظیم فرود آورد....
ممنون از لینک کردنت...متقابلا انجام میشه.
بازم سر بزن
سلام دوست عزیز...
شعرهایی که گذاشتی واقعا عالیه ، همون احساسی رو به من منتقل میکنه که مدتهاست گمش کردم... از اینکه چنین وبلاگ زیبا و قشنگی زدی واقعا ازت تشکر میکنم... امیدوارم همیشه زود به زود به روزش کنی تا از خوندنش مثل حالا لذت ببرم...
موفق باشی و شبت خوش!!!