هرگز از مرگ نهراسیده ام
اگر چه دستانش از ابتذال، شکننده تر بود.
هراس من – باری – همه از مردن در سرزمینی است
که مزد گورکن
از آزادی آدمی
افزون تر باشد  

جستن ... یافتن ....
و آنگاه به اختیار برگزیدن
و از خویشتن خویش با روئی پی افکندن …
اگر مرگ را از این همه ارزشی بیش تر باشد
حاشا حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم. 

 

شاملو ........ 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
کلاغ سپید شنبه 18 آبان 1387 ساعت 16:38 http://www.bluehop.vndv.com

نمیدانم چرا نوشته های تو بیشترین تاثیر را در روان من میگذارد.
حقا که حقیقت است و من در این هیچ شکی ندارم...
از این نوشته ها بیشتر بنویس...(اگر مشکلی برات نداره... کمی هم در این رابطه توضیح بده)
ممنون...
با آرزوی موفقیت.!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد