....... 

سراسرم نغمه تلخ و دغدغه است ؛ 

فریاد نبودنم بلند .... 

و در این نشانه ها بوسه های شهوت را دوست می دارم .... 

و دیگر نگران جنسیت از قبل اعدام شده ام نیستم .... 

چه شوقیست در من ؛  

خانه جدیدم سراسر آرامش ؛ 

دغدغه ام نبودن .... 

و تنفسی که آرزوی مرگش در من بیداد می کند ....... 

 

ملینا  

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
کلاغ سپید یکشنبه 19 آبان 1387 ساعت 15:05 http://www.bluehop.vndv.com

نمیدانم که این همه آه و غصه کی تمام میشود. اما آرزو میکنم که پایان زندگی ام... لااقل زمانی که روحم از بدن جدا میشود طعم شیرین آزادی و درک حقیقت را زیر زبانم بچشم...
اما همه چیز الان به من میگویند که تلخی عذاب را بچش... کامت باید تا ابد الدهر تلخ بماند و تو محکوم به سکوتی... چرا که اگر فریاد بزنم... چه کسی صدای مرا میشوند؟! سکوت و باز هم سکوت...
مردم از این درد تنهایی و سکوت . و صدای سکوت مرا آشفته میسازد و حراصانم میکند.
آری... کلاغ سپید میترسد...

گیسو یکشنبه 19 آبان 1387 ساعت 15:35

موضوع چیه ملینا؟
تلفنت را برام بذار میخوام با تو تماس بگیرم

کلاغ سپید یکشنبه 19 آبان 1387 ساعت 21:55 http://www.bluehop.vndv.com

امیدوارم مرا ببخشی... اما حرف کلاغ سپید یکی است... میدانم که فهمیدی چه میگویم.

امید یکشنبه 19 آبان 1387 ساعت 23:38 http://mardemordad.blogfa.com

تلخ ها می ریزند
از روی پوست
روزی
به روی زمین.
بوسه می ماند
و شیرینی اش .

سلام
بد نمی بینم یه سری به وبلاگ آقای شیرازی بزنید و مطلبی با موضوع زن آزاری در فرهنگ ایرانی رو بخونید...
آدرس وبلاگشون
http://shirazi.blogfa.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد